• از ابتداي آذر ماه سال ۱۳۹۷، انجام مشاوره روانشناسي در مراكز بهزيستي و غربالگري مجاز معرفي شده براي طلاق توافقي الزامي مي‌باشد. در اين فرايند ابتدا زوجين مي‌بايست از طريق سامانه تصميم و مراجعه حضوري به اين مراكز درخواست مشاوره طلاق خود را مطرح نمايند و پس از آن با معرفي به مشاور روانشناس بايد حداقل ۵ جلسه مشاوره را بگذرانند (البته راه‌هاي ديگري براي انجام طلاق توافقي وجود دارد كه به منظور آگاهي از آن‌ها و مشاوره طلاق توافقي مي‌توانيد با دفتر گروه وكلاي آپادانا تماس بگيريد.)
  • در صورتي كه مشاور روانشناس تشخيص دهد كه ادامه زندگي به صلاح زوجين نيست، گواهي عدم انصراف از طلاق صادر مي‌كند. لازم به ذكر است كه حداقل زمان مشاوره براي اين ۵ جلسه، ۴۵ روز بوده و پس از آن گواهي عدم انصراف طلاق صادر مي‌شود.
  • پس از آن زوجين بايد با در دست داشتن گواهي عدم انصراف از طلاق، مي بايست به يكي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي مراجعه كرده و دادخواست طلاق توافقي را مطرح نمايند. پس از ثبت دادخواست، براساس محل زندگي مشترك زوجين، به شعبه و دادگاه صالح ارجاع مي‌گردد.
  • دادگاه با بررسي مدارك، گواهي عدم امكان سازش را صادر نموده و از زوجه مي‌خواهد كه براي آزمايش بارداري به آزمايشگاه مراجعه نمايد.
  • پس از صدور گواهي عدم امكان سازش و صدور دادنامه، زوجين ۳ ماه فرصت دارند تا به يكي از دفاتر طلاق مراجعه كرده و راي را در شناسنامه خود اجرا نمايند.

نكات مهم جدايي تفاهمي

 

  • در صورتي كه حتي يك مورد از موارد مندرج در فرم توافق زوجين، مورد رضايت طرفين نباشد، طلاق توافقي نخواهد بود.
  • در صورت كه حق اعتراض و فرجام خواهي در فرم توافق نامه زوجين ساقط نشده باشد از زمان صدور دادنامه بايد ۴۴ روز زمان سپري شود تا بتوان راي را اجرا نمود. بديهي است، در صورت اعتراض در اين مدت دادنامه طلاق توافقي باطل خواهد گرديد.
  • در صورتي كه زوجه از شوهر خود وكالتنامه طلاق داشته باشد مي‌تواند براي طلاق توافقي اقدام نمايد. البته بايد در وكالتنامه، شرط قابل توكيل به غير بودن لحاظ شده باشد. در غير اين صورت، وكالتنامه اثر قانوني نخواهد داشت.
  • در صورتي كه پس از صدور دادنامه زن حاضر به اجراي صيغه طلاق نباشد، چون حق طلاق با مرد است، مرد مي‌تواند با طي مراحل قانوني نسبت به اجراي صيغه طلاق به تنهايي اقدام نمايد. براي اطلاع از قوانين مربوط به اين موضوع با موسسه تماس بگيريد.
  • چنانچه زن در هنگام طلاق باكره باشد، نصف مهريه به او تعلق مي‌گيرد. همچنين بدون ازدواج دوم مي‌تواند نسبت به حذف نام همسر از شناسنامه خود اقدام نمايد.
  • در صورتي كه زن در توافقنامه بين زوجين، مهريه را بخشيده باشد، بايد حتما در راي دادگاه ذكر گردد، در غير اين صورت زن در زمان عده مي‌تواند به مهريه خود رجوع كند.
  • در صورتي كه زن در زمان عده طلاق توافقي به مهريه خود رجوع كند، زوج مي‌تواند از طلاق رجوع كند و همسر خود را طلاق ندهد.
  • چنانچه زوجه به صورت محضري و در دفتر اسناد مهريه خود را ابراء نموده باشد، حتي در عده نيز نمي‌تواند به مهريه خود رجوع كند.

https://palizlaw.ir/


talataaf
در وقوع طلاق توافقي، همه چيز به توافق زن و شوهر بستگي دارد و معمولا آنها پس از توافق در مسايل مربوط به زندگي مشترك از جمله مهريه، نفقه، جهيزيه و در صورت داشتن فرزند مشترك، حضانت فرزند، به دادگاه خانواده مراجعه و دادخواست صدور گواهي عدم امكان سازش ( طلاق توافقي ) را تنظيم و به دادگاه تسليم مي‌كنند.    براي گرفتن طلاق توافقي، زن و شوهر بايد به همراه شناسنامه و عقد‌نامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسايل مانند حضانت فرزند و ملاقات با او و نيز امور مالي مانند مهريه، جهيزيه و نفقه را مشخص كنند. پس از تقديم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تكليف مي‌كند كه هر يك از زوجين داوري از ميان بستگانشان معرفي كند كه اين داوران بايد با زوجين مذاكره كرده و سعي در مصالحه آنها داشته باشند. اگر داوران به نتيجه‌اي نرسيدند، گزارش خود را به دادگاه ارايه مي‌دهند و دادگاه نيز بر اساس توافق زوجين گواهي عدم امكان سازش صادر مي‌كند و آنها مي‌توانند با ارايه گواهي به دفترخانه طلاق، صيغه طلاق را جاري و ثبت كنند.   گواهي عدم امكان سازش به مدت ۳ ماه اعتبار دارد، يعني اگر زوجين ظرف ۳ ماه آن را اجرا نكردند، ديگر اعتباري ندارد. گفتني است شوراهاي حل اختلاف در خصوص اختلافات خانوادگي با توجه به تقاضاي طرفين مي‌توانند براي اصلاح ذات‌البين دخالت كنند، در حالي‌ كه در طلاق توافقي افراد معمولا پيش از درخواست طلاق صحبت كرده و به توافق رسيده‌اند و اگر باز هم علاقه داشته باشند كه جلساتي براي سازش و مذاكره بگذارند بالطبع به شوراي حل اختلاف كه فرصت دوباره‌اي براي سازش فراهم مي‌كند، ارجاع مي‌شوند.    بايد اشاره كرد كه براي گرفتن طلاق توافقي زوجين از هم نيازي به شرايط و دلايل محكمه‌پسندي وجود ندارد.در طلاق توافقي زن و شوهر با توجه به شرايط و وضعيت خانوادگي خود به اين نتيجه مي‌رسند كه ديگر نمي‌توانند با هم زندگي كنند و در مورد جدايي به توافق مي‌رسند. بنابراين به طور مشترك در دادگاه خانواده حاضر مي‌شوند و صدور گواهي عدم امكان سازش براي اجراي صيغه‌ طلاق توافقي را درخواست مي‌كنند. تمام شرايط مالي و غيرمالي مربوط به عقد نيز با توجه به توافق زوجين منظور مي‌شود.
 
 مشكلات طلاق توافقي 
معمولا پس از صدور حكم طلاق توافقي، شوهر هيچ اجباري براي آمدن به محضر ندارد و چون اين طلاق با توافق طرفين صورت مي‌گيرد، به لحاظ قانوني رفتن به محضر هم بايد با توافق طرفين باشد و نمي‌شود توافق طرفين را با الزام همراه كرد، بنابراين براي حل اين مشكل شايد بهترين راهكار اين باشد كه طرفين الزام رفتن به محضر را نيز جزيي از تعهدات خود در دادخواست ذكر كنند تا در نهايت در حكم دادگاه منعكس شود. در اين صورت مي‌توان الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است، از دادگاه درخواست كرد.
 
  مزاياي طلاق توافقي
1- عدم تشكيل پرونده‌هاي متعدد در دادگستري.
2- جلوگيري از رجوع مكرر زوجين به محل دادگستري. 
3- دخالت طرفين در طلاق و صدور گواهي‌ عدم امكان سازش.
 4- كوتاه بودن زمان صدور گواهي مربوط براي جواز اجراي طلاق.
5- مدت‌دار بودن اين گواهي در عرض 3 ماه كه سبب حفظ دوام عقد نكاح است. در حالي‌ كه در حكم طلاق، كه بدون مدت اجرايي است، هر لحظه دوام زندگي تهديد مي‌شود.
6- درگيري كمتر و كاهش تنش بين خانواده‌هاي زوجين.
7- احتمال رجوع بيشتر زوجين در آينده به يكديگر و تشكيل مجدد زندگي مشترك به دليل مورد ششم.
8- كاهش استرس فرزندان.
 
 رويه دادگاه خانواده در مورد طلاق توافقي

در طلاق توافقي زوجين هر دو متقاضي طلاق بوده و در تمامي امور با يكديگر توافق كرده‌اند كه بايد با مراجعه شخصي به دادگاه خانواده يا توسط وكيل خانواده خود، اعلام توافق خود را در اموري همچون وصول يا بذل مهريه، نفقه ايام عده، حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، شيوه استرداد جهيزيه و ساير حقوق دوران زوجيت را كتبا نوشته و به دادگاه جهت ضبط در پرونده تقديم كنند. 

براي اجرا شدن طلاق، اخذ گواهي عدم امكان سازش الزامي است، ضمن اينكه دادگاه پس از بررسي موضوع، مساله را به داوري ارجاع مي‌دهد و پس از كسب نظر داوران مبادرت به صدور حكم مي‌كند. دادگاه به زوجين اعلام مي‌كند كه داوراني از بين بستگان يا آشنايان مورد اعتماد خويش تعيين و به دادگاه معرفي كنند. چنانچه زوجين نخواهند يا نتوانند داوري معرفي كنند، دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور مي‌كند. داوران منتخب يا منصوب از ناحيه دادگاه بايد مسلمان، متاهل، معتمد، داراي حسن شهرت و حداقل داراي 40 سال تمام بوده و تا حدودي با وضعيت روحي زوجين آشنا باشند (يا بعد از نصب در جريان زندگي و اختلاف آنان قرار گيرند.) داوران سعي در ايجاد سازش ميان زوجين مي‌كنند و چنانچه موفق به اين كار نشوند، با اعلام مراتب به دادگاه خانواده، دادگاه مذكور درخواست گواهي عدم امكان سازش صادر مي‌كند تا با مراجعه به يكي از دفاتر ثبت طلاق، حكم صادره اجرا، صيغه طلاق جاري و وارد شناسنامه زوجين شود.

دادگاه در هنگام صدور گواهي عدم امكان سازش بايد اطمينان حاصل كند كه زوجه باردار نيست و رويه قضايي در اين مورد آن است كه زوجه براي معاينه و صدور گواهي به پزشك مورد اعتماد (معمولا پزشكي قانوني) معرفي مي‌شود يا آن كه دادگاه بر مبناي اقرار زوجه به باردار نبودن مراتب را گواهي مي‌كند. مدت اعتبار گواهي عدم امكان سازش سه ماه از تاريخ صدور است و اگر تا پايان آن مدت، طرفين يا يكي از آنها براي ثبت به دفترخانه مراجعه نكند، گواهي مذكور از درجه اعتبار ساقط است. ماده 1129 قانون مدني مي‌گويد: در صورت استنكاف شوهر از پرداخت نفقه و عدم امكان اجراي حكم محكمه و الزام او به دادن نفقه، زن مي‌تواند براي طلاق به حاكم رجوع كند و حاكم شوهر را اجبار به طلاق مي‌كند همچنين است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.

منظور قانونگذار از اجبار طرفين به مراجعه به دادگاه، تعيين داور و سرانجام تعيين مدت معين براي حل و فصل اختلافات، به ظاهر آن است كه شايد طي اين دوران زن و شوهر پشيمان شده و به زندگي مشترك خود بازگردند. از سوي ديگر، گفته مي‌شود كه به اين ترتيب از اختيارات مرد براي استفاده از حق يك طرفه طلاق كاسته مي‌شود.

حال اگر مردي با وجود صدور حكم عدم امكان سازش به دفترخانه مراجعه نكند، زن حق دارد به دفترخانه برود و دفترخانه موظف است احضاريه‌اي براي شوهر بفرستند و اگر شوهر حضور پيدا نكرد، زن بايد براي گرفتن وكالت در توكيل به دادگاه مراجعه كند. (وكالت در توكيل در اينجا بدين معنا است كه قاضي با انتقال اين وكالت به زن به او حق مي‌دهد به جاي شوهر نسبت به طلاق خود اقدام كند. چون در قانون طلاق‌دهنده مرد است، زن بدين ترتيب مي‌تواند به وكالت از شوهر اين كار را انجام بدهد.) 

با درخواست زن دادگاه مي‌تواند همان موقع حكم عدم امكان سازش را صادر كند و به او وكالت در توكيل بدهد تا با مراجعه به دفترخانه و ارايه حكم عدم امكان سازش و وكالت‌نامه فوق‌الذكر، خود را طلاق دهد. حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداري كند، مرد شخصا با مراجعه به آنجا و ارايه گواهي عدم امكان سازش مي‌تواند صيغه طلاق را جاري كند و دفترخانه موضوع را به زن ابلاغ خواهد كرد.

در صورت مراجعه به وكيل بايد اين نكته را مد نظر داشت كه يك وكيل نمي‌تواند از طرف هر دو نفر يعني زوج و زوجه، وكالت در طلاق را داشته باشد. اگر زوجه از زوج وكالت در طلاق را داشته باشد وكيل دادگستري، در واقع وكيل با واسطه زوج خواهد بود. بنابراين حضور زوجه در دادگاه و امضاي دادخواست و ساير مدارك از سوي او الزامي است. مگر اينكه زوج و زوجه هر كدام به دو نفر وكيل دادگستري براي انجام امور وكالت بدهند كه در اين صورت نياز به حضور هيچ يك از زوجين در دادگاه نيست و تمامي اقدامات حتي ثبت و انجام تشريفات طلاق بدون حضور آنها انجام مي‌شود.
 
 تفاوت طلاق توافقي با طلاق خلع و مبارات 
چنانچه زوجين هر دو در مورد طلاق توافق داشته و در مورد نحوه جدايي و پرداخت حقوق زن و فرزندان به تفاهم برسند، طلاق توافقي است. اين طلاق براي سرعت بخشيدن به كار كساني است كه با توافق مصّر به طلاق هستند. طلاق خلع و مبارات نيز دو صورت طلاق توافقي است البته اجراي اين طلاق نيز همچون ديگر طلاق‌هايي كه به درخواست زن و مرد است، منوط به انجام تشريفات در مراجع قضايي و صدور گواهي عدم امكان سازش است. طلاق خلع و مبارات از نوع طلاق بائن است كه امكان رجوع در آن وجود ندارد. بر اساس ماده 1146 قانون مدني، طلاق خلع آن است كه زن به واسطه كراهتي كه از شوهر دارد، در مقابل مالي كه به او مي‌دهد، طلاق مي‌گيرد، اعم از اينكه مال مزبور عين مهر، معادل آن، يا بيشتر يا كمتر از مهريه باشد. همچنين بر اساس ماده 1147 قانون مدني، طلاق مبارات آن است كه كراهت از سوي طرفين باشد اما در اين صورت عوض بايد زايد بر ميزان مهر نباشد. در واقع در اين طلاق هر دو طرف از هم كراهت و تمايل به طلاق دارند اما ميزان بخششي كه زن به مرد مي‌دهد، بيش از مهريه نيست.

از لحاظ ماهيت در طلاق خلع و مبارات مادامي كه زن رجوع به عرض نكرده باشد، طلاق بائن است يعني اگر زن پس از طلاق خواهان مبلغي نباشد كه براي گرفتن اجازه طلاق به مرد داده است، طلاق بائن و رجوع ممكن نيست. زن در اين نوع طلاق حق گرفتن نفقه ندارد و از شوهرش ارث نمي‌برد اما اگر زن خواهان مهريه‌اش باشد و بخواهد مالش را پس بگيرد، ماهيت طلاق تغيير و تبديل به طلاق رجعي مي‌شود بنابراين امكان رجوع مرد ايجاد شده و زن حق ارث و نفقه را دارد.
https://palizlaw.ir
talataaf

طلاق در لغت به معني رهايي، ترك كردن و آزاد كردن است. در واقع وقتي مردي همسرش را طلاق مي دهد او را ترك نموده و رها مي سازد . صاحب جواهر در تعريف طلاق گفته اند: زايل كردن قيد ازدواج با لفظ مخصوص. دكتر سيد حسين صفايي و دكتر اسد الله امامي آورده اند « طلاق عبارت است از انحلال نكاح دايم با شرايط و تشريفات خاص از جانب مرد يا نماينده قانوني . طلاق در معناي حقوقي عبارت است از انحلال عقد نكاح دائم با رعايت تشريفات ويژه. ماده ۱۱۳۹ قانون مدني در اين باره مقرر داشته است: طلاق مخصوص عقد دائم است و زن در منقطعه با انقضاء مدت يا بذل آن از طرف شوهر از زوجيت خارج مي‌شود . طلاق از جمله ايقاعات بوده و تنها در ازدواج دائم مطرح مي‌گردد .

هرچند طلاق از نظر شرع مباح است ولي خداوند كسي را كه بين جدايي زن و شوهر شود دشمن مي شمارد و پيامبر اسلام آن را بدترين مباح مي داند . خداوند در قرآن مجيد در سوره نساء مي فرمايد : اگر از جدايي ميان آندو بيم داريد پس داوري از خانواده شوهر و داوري از خانواده زن تعيين كنيد ، اگر خواهان صلح و آشتي هستند خداوند ميان آندو سازگاري خواهد داد ، خداوند دانا و آگاه است . از امام صادق نيز روايت گرديده است كه خداوند عزوجل خانه اي را كه در آن عروسي باشد دوست دارد و خانه اي كه در آن طلاق باشد دشمن مي دارد و هيچ چيز نزد خداوند از طلاق مبغوض تر نيست . در متون قانوني تعريفي از طلاق توافقي به چشم نمي خورد ولي مي توان گفت اين نوع طلاق زمان است كه زن و شوهر مايل به ادامه زندگي مشترك با يكديگر نيستند و در خصوص جدايي و نحوه و شرايط آن با يكديگر به توافق مي رسند . طلاق توافقي از اختيار مرد در طلاق ناشي مي شود ولي جهت انجام طلاق توافقي زوجين به طور مشترك بايد در دادگاه خانواده حاضر شوند و درخواست صدور گواهي عدم امكان سازش براي اجراي صيغه‌ي طلاق توافقي را بنمايند. تمام شرايط مالي و غيرمالي نيز با توجه به توافق زوجين در دادنامه و سند طلاق منظور مي‌گردد ، پس علاوه بر حضور هر دو نفر زوج و زوجه، براي اين نوع طلاق لازم است كه پس از تعيين داور و يا مراجعه به واحد داوري و يا مراجعه به واحد مشاوره مستقر در دادگاهها ، زوجين در حضور داور يا مشاور در مورد پرداخت مهريه و مسايل مالي ديگر و حضانت فرزندان و … توافق حاصل كرده و صورت توافقات مكتوب گردد و به شعبه رسيدگي كننده ارائه گردد. 

 

جهت كسب اطلاعات بيشتر در خصوص طلاق توافقي و نحوه اقدام و مراحل انجام آن به طلاق توافقي در رويه قضائي مراجعه نماييد

https://palizlaw.ir


talataaf

نكته مهم اينكه در ماده863 قانون مدني هم بدين شرح مورد تاكيد قرار گرفته است:وراث طبقه بعد وقتي ارث ميبرند كه از وارثين طبقه قبل كسي نباشد. در طبقه اول، سهم پدر و مادر هر كدام يك ششم، زوج يك چهارم و زوجه يك هشتم و مابقي بين فرزندان به نسبت 2 به 1 بين پسران و دختران تقسيم ميشود.

1) طبق ماده 907 قانون مدني اگر متوفي پدر و مادر نداشته باشد و فقط داراي فرزند و زوج يا زوجه باشد ابتدا سهم زوج(يك چهارم) يا سهم زوجه(يك هشتم) كنار گذاشته ميشود مابقي بين فرزندان به نسبت 2به1بين پسران و دختران تقسيم ميشود. 2) اگر پدر و مادر در قيد حيات باشندو متوفي فقط يك فرزند دختر داشته باشد،طبق ماده 908 قانون مدني سهم دختر نصف اموال و سهم پدر ومادر هر كدام يك ششم از اموال است و هر ميزان كه باقي بماند نسبت به سهم وارثان ميان آنها تقسيم ميشود.و اگر چند دختر بهمراه پدر و مادر متوفي باشند دراينصورت سهم دختران طبق ماده 909 قانون مدني دوسوم اموال است كه اين دوسوم بطور مساوي ميان آنها تقسيم ميشود. 3)اگر ورثه زوج منحصر به زوجه باشد يك چهارم ماترك سهم الارث زوجه و سه چهارم به دولت ميرسد. 4) بر اساس ماده 911 قانون مدني تقسيم ارث ميان نوادگان بر اساس نسل آنها انجام ميشود به اين معنا كه در صورتيكه نوه،فرزند پسر باشد سهم پسر را ميبرد و در صورتيكه نوه دختري باشد سهم دختر را به ارث ميبردتا زمانيكه متوفي فرزندي داشته باشد،نوه هاي او از اموال وي ارث نميبرند. * گاهي پيش ميايد كه مجموع سهم وارثان از ميزان اموالي كه متوفي به جا گذاشته است بيشتر ميشود در اين شرايط براي جبران اين كمبود، در صورتيكه تقسيم ارث ميان وارثان طبقه اول باشد،طبق ماده 914 قانون مدني ازميزان سهم دختر يا دختران كاسته ميشود و پس از تقسيم اموال ،هر مقدار كه اضافه مانده باشد ميان وراث به نسبت سهم آنان تقسيم ميگردد.البته توجه فرماييد اين مقدار اضافه به همسر برگردانده نميشود. 5)اگر وارث متوفي برادر و خواهران وي باشند كليه اموال به نسبت 2به1 ميان برادران و خواهران تقسيم ميشود. 6)اگر وارث متوفي فقط خواهر يا فقط برادر وي باشد تمام ارث به او ميرسد. 7)اگر متوفي،خواهر و برادر پدري داشته باشد و همچنين برادر و خواهر مادري هم داشته باشد،ديگر به برادر و خواهر مادري وي ارثي از او نميرسد و ارث بين خواهر وبرادر پدري او به نسبت 2به1 برادر و خواهر وي ميرسد.اما اگر از ناحيه پدر هيچ خواهر وبرادري نداشته باشد،ارث به خواهر و برادر مادري وي ميرسد. 8)همسر موقت ارث نميبرد. 9)چنانچه مرد بدون فرزندي فوت كند،يك چهارم مال به همسر و بقيه به ساير وراث ميرسد 10)اگر مردي فوت كند و فرزند داشته باشد،يك هشتم مال به زنش ميرسد و مابقي بين وراث تقسيم ميشود. 11)اگر زني فوت كند و فرزندي نداشته باشد، يك دوم مال به شوهر و بقيه به ساير وراث مي رسد. 12)اگر زني فوت كند و فرزند داشته باشد، يك چهارم مال به شوهر و بقيه به وراث ميرسد. 13)اگر مردي فوت كند و همسران متعدد داشته باشد، يك هشتم سهم همسر بين همسران به تساوي تقسيم مي شود. 14)اگر زني فوت كند و شوهرش تنها وارث وي باشد ، تمام ماترك متعلق به شوهر است. 15)وصيت نامه طبق مفاد قانون مدني حداكثر در مورد يك سوم مال نافذ است. https://palizlaw.ir
talataaf

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل اجناس فوق العاده نمایندگی فلزیاب نخل موزیک برای نهال سبز تازه ام ... همکلاسی | مرجع کلاس هشتمی ها و نهم اریسا بورس دانلود آهنگ جدید تا رمان Taroman.iR | رمان عاشقانه،سایت رمان،دانلود رمان نسیم کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.